در طول هفته های گذشته، اخبار گسترده ای در مورد تخریب جنگلهای شمال، از بین رفتن تالابها و زیستگاههای متنوع جانوری در کشور منتشر شده است. آثار تخریبی محیط زیست آن قدر با اهمیت است که بی توجهی به آن باعث شد که در فاصله سال های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲ رتبه ایران در این حوزه ۳۶ پله سقوط کند که این مسئله ناشی از عوامل متعددی نظیر آلودگی هوا، پدیده ریزگردها و دست اندازی به جنگل ها، مراتع و … است به طوری که دکتر مجید مخدوم استاد دانشگاه و مدیر گروه برنامه ریزی دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران درباره شاخص های محیط زیست ایران و جهان در گفت و گو با رسانه ها گفته بود، شاخص های جهانی بر مولفه هایی استوار است که یکی از مولفه های مهم آن محیط زیست است. در نتیجه باید بررسی شود که این شاخص چه وضعیتی دارد ، چقدر تخریب شده، دارای چه میزان فرسایش است، چه اتفاقات ناگوار انسانی بر محیط زیست فشار وارد کرده و همچنین چقدر مردم می توانند در برابر ناهنجاری هایی که در محیط زیست رخ می دهد با آن سازگار باشند و خود را با شرایط زیست محیطی تطبیق دهند تا بتوانند مشکلات را حل کنند، از طرفی چقدر مردم آمادگی دارند به کنوانسیون جهانی که روی مسائل محیط زیست در دنیا منعقد می شود دسترسی داشته باشند تا بتوانند حق خود را بگیرند، ایران دارای محیط زیست و طبیعت بسیار عالی است و از تنوع زیست محیطی بالایی برخوردار است اما متاسفانه میزان تخریب در کشور ما فوق العاده زیاد است.
موضوع تخریب گسترده محیط زیست در ایران برای اولین بار در طول سال ۲۰۰۸ با انتشار اخباری از تخریب پارک حفاظت شده خجیر و به دنبال آن، گزارشهای دیگری از تخریب فزاینده محیط زیست در دیگر نقاط کشور مطرح شد. منطقه خجیر که از سال ۱۳۱۰ به صورت شکارگاه سلطنتی تحت کنترل بود، از سال ۱۳۵۸ به عنوان بخشی از منطقه جاجرود تحت حفاظت قرار گرفت. سپس در سال ۱۳۶۱ با مساحتی برابر با ۹۹۷۱ هکتار به پارک ملی ارتقا یافت. خجیر منطقهای است کوهستانی و تپه ماهوری با دامنه ارتفاعی ۱۳۰۰ تا ۲۱۰۰ متر در استان تهران که رود جاجرود در آن جاری است. دما و بارندگی متوسط سالیانه ۱۱ درجه سانتیگراد و ۳۰۰ میلیمتر، منطقه را دارای اقلیم نیمه خشک معتدل نمودهاند.
تنوع زیستی بسیار زیاد پارک، ویژگی اصلی آن به شمار میرود. از جمله گونههای گیاهی منطقه میتوان به بنه، ارس، بادام کوهی، زرشک، ریش بز، چوبک، خارکو و گل گندم اشاره نمود. گونههای اصلی جانوری این پارک عبارتاند از: پلنگ، کفتار،گرگ، شنگ، قوچ و میش البرز، بز و پاژن، آهو، کبک، تیهو، خوتکا، هدهد، سبز قبا، عقاب شاهی، انواع سارگپه، افعی شاخدار،پلنگ مار، بزمجه، ماهی قزل آلای رنگین کمان و سس ماهی.
اما این پارک با این گستردگی حیات وحش و اهمیت فوق العاده، در آن سال چنان زیر پای بولدوزرهای شرکت گاز بر خود لرزید و تخریب شد که تقریباً بازسازی و احیای بیولوژیکی این منطقه را نیز در آینده بسیار سخت کرده است. تخریب زیاد منطقه، تخریب پوشش گیاهی، تخریب و زیر رو کردن افق خاک، افزایش آلودگی آب، افزایش رسوبات رودخانههای جاجرود و دماوند، احداث جادههای متعدد دسترسی، تخریب چشماندازهای طبیعی، تغییر زهکشهای طبیعی و کاهش قابلیتهای زیستی منطقه در کنار تخریب گسترده خط الراس قلل و ریختن نخاله در دره تنها بخشی از اقدامات تخریبی صورت گرفته در پارک ملی خجیر است.
اما این وسعت تخریب تنها مربوط به خجیر نیست. در دولت احمدی نژاد اخباری مبنی بر به مزایده گذاشتن قسمتهای زیادی از جنگلهای مازندران خشم مدافعان و فعالان محیط زیست در ایران را بر انگیخت. در این مورد به بهانه اینکه منطقه حفاظت شده البرز مرکزی سد راه توسعه شده است (!) با پرونده سازی و تغییر ماهیت برخی مناطق جنگلی به کشاورزی، چنان تخریبی را بر اکوسیستم منطقه البرز مرکزی تحمیل کردند که سالها برای بازسازی آن وقت لازم است. اما پارک حفاظت شده خجیر و البرز مرکزی، تنها نمونههای تخریب محیط زیست در ایران نیستند، بلکه شناخته شده ترین و مهمترین آنها هستند و به همین علت ما از روند تخریب آنها آگاهی کامل داریم.
در سال ۵۸ بیش از ۱۸ میلیون هکتار جنگل در کشور وجود داشته اما آمار رسمی که دولت ارائه می کند هم اکنون تنها وجود ۱۲میلیون هکتار جنگل را برآورد می کنند. اما فائو براساس عکس های فضایی که در اختیار دارد میزان جنگل های ایران را تنها ۷میلیون هکتار برآورد می کند که به گفته یک مقام مسئول در سازمان جنگل ها در کمتر از ۱۵ سال گذشته حدود دو سوم جنگل های ایران از بین رفته است از جمله بخش قابل توجهی از جنگل های شمال کشور که قدیمی ترین جنگل های دنیاست و حدود ۳ میلیون سال قدمت دارد. از این رو ایران تنها با دو دهم درصد از سهم اقتصاد جهانی جایگاه دهمین تخریب کننده محیط زیست را دارد.
تخریب محیط زیست البته فقط محدود به ایران نیست. اکثر کشورهای اروپایی و آمریکا نیز، چنان در تخریب حتی جهانی محیط زیست نقش دارند که نمیتوان آنها را نادیده گرفت. با اینکه بیشتر کشورهای جهان پیمان نامه کیوتو مبنی بر منع تولید گازهای گلخانهای که اثری به شدت تخریبی بر لایه اوزون و محیط زیست دارد، امضا کردهاند، اما همچنان آمریکا به عنوان بزرگترین تولید کننده گازهای گلخانهای، به بهانه تضعیف شدن ساختارهای اقتصادی حاضر به پیوستن به این معاهده نیست. همچنین کشورهای اروپایی در تخریب دشتها، کوهها و دامنههای رشته کوههای اروپا همچون آلپ، و نیز آلوده کردن آبهای زیر زمینی و رودخانههای حتی بزرگ و معروف اروپا چون راین و دانوب از پسماندهای کارخانهها و… ید طولایی دارند.
دامنه این تخریبها از این نیز فراتر میرود و به کل کشورهای دنیا میرسد. از قرار، مشکلات زیست محیطی جهان، کلاً مربوط به جوامع سرمایه داری است! و واقعاً هم چنین است. سرمایه داری فقط زندگی انسانها را در چنگال خود نگرفته، بلکه موجودیت کل دنیا را با خطر روبرو کرده است. تنها در هر ثانیه چند هکتار جنگل نابود در دنیا میشود، چند نوع حیوان و حشره از بین میرود، زیستگاههای حیوانات مختلف نابود میشود، چندین کیلومتر به وسعت بیابانها افزوده میشود و… و این همه از نتایج جولان دهی طرحهای مخرب و توسعه افسارگسیخته سرمایه داری است.
این حقیقت که تحولات علمی و تکنولوژیکی، مسائل بسیاری را همراه خود داشته که شاید حیاتیترین آنها رابطه انسان با محیطش است، سالهاست که به کناری گذاشته شده. بشر هر چیزی را که برای زندگی لازم دارد از طبیعت میگیرد و در این راه، گاه به شکلی ظالمانه و بدون اینکه تردیدی به خود راه دهد، در فرایندهای طبیعی دخالت میکند. کافی است که نقشههای سده کنونی دنیا را با نقشههای یکی دو سده پیش بررسی کرد، خواهید دید که روی نقشههای امروزی پر است از لکههای آبی به نشانه دریاچههای تازه و دریاهای مصنوعی، علامتهایی به نشانه آبراهها و نقطههایی به نشانه شهرهای ایجاد شده در مناطقی که قبلاً ناشناخته بودند. خطهایی که دل جنگلها، کویرها و کلاً پناهگاه وحوش را شکافته تا از شهری به شهری دیگر برسد. خطهای افقی که به نشانه سدسازی روی رودخانهها ایجاد شده که به شدت بر محیط زیست و اکوسیستم مناطق مختلف تأثیراتی مخرب گذاشته همه نشان از تخریب هولناک محیط زیست دارد. سرمایه داری، اگر چه در نخستین گام، آنچه را که میخواهد از طبیعت میگیرد، در گامهای دوم و سوم، مجموعهای از پیامدهای پیش بینی نشده و گوناگونی به دنبال میآورد که پیروزیهای آغازین را از بین میبرد.
قرن بیستم نشان داد که این هشدار تا چه اندازه درست بوده است. اکنون روشن شده که منابع طبیعی چنان که مینمود پایان ناپذیر نیستند. با وجود گسترش پهنههای بزرگ آبی روی نقشههای امروزیمان، آب شیرین کافی نداریم و با وجود آسمان بی پایان، از کمبود هوای صاف رنج میبریم. امروزه نگهداری از طبیعت، یعنی محیط زندگی انسان و دیگر موجودات، از پیامدهای ناگوار کارهای بشر، اهمیتی فراوان یافته است، چرا که تنها تندرستی فردی نیست که به خطر افتاده است بلکه هستی کل بشر و دیگر جانداران با خطر روبه روست!
حفاظت از محیط زیست، مسئلهای جهانی است چرا که برای تمام مردم دنیا تنها یک جو وجود دارد، بادها و ابرها مرز نمیشناسند، رودخانهها از کشورهای مختلفی میگذرند و به این ترتیب، این مسئله تنها با کوشش همبسته همه انسانها میتواند حل شود. فکر میکنید مشکلات محیط زیست، تنها در چه صورتی قابل حل است؟